یکشنبه, 23 شهریور,1404

­

پنجشنبه, 26 تیر,1404

­امام حسين علیه السلام و خدامحورى در اوضاع سخت نظامى و سياسى

­امام حسين علیه السلام و خدامحورى در اوضاع سخت نظامى و سياسى

­

🔸عاشورا نمونه بارزى از فرهنگ خدامحورى اولياى خداست كه در گفتار و رفتار امام حسين (ع) و ياران او ديده مى ‏شود. سيدالشهداء (ع) در بحرانى‏ ترين حالات و پيشامدها، با ياد خدا آرامش مى ‏يابد و اين اطمينان قلبى را به ياران و خانواده‏اش نيز منتقل مى ‏كند.­
🔹بر اساس سخنان حضرت، هدف اصلى ايشان از حركت به سوى عراق، تحصيل رضاى الهى بوده است و لذا در آغاز سفر، كنار قبر جدّ گرامى خويش، از خدا مى ‏خواهد كه او را به اين كار موفق بدارد. مى ‏فرمايد: «اى خداى با جلالت و كرامت‏بخش، به حق اين قبر و به حق كسى كه در ميان آن آرميده است، از تو مى ‏خواهم كه راهى در پيش روى من بگذارى كه رضاى تو و رضاى رسول تو در آن است.»­
🔸در منطق امام حسين (ع) غفلت از ياد خداوند عامل مهمى در سقوط انسان در وادى گناهان و مفاسد است. امام حسين (ع) درباره سپاه كوفه كه به كشتن او كمر بسته بودند، بر اين نكته تأكيد فرموده كه شيطان بر آنان چيره شده و خدا را از يادشان برده است.­
🔹حضرت مشكل كوفيان و دليل بى‏ وفايى آنان را دورى از خدا دانسته، روحيه آنان را چنين ترسيم مى ‏كند كه آنان خواسته ‏هاى دل خويش را كه همان رضايت مخلوق است، بر رضاى الهى ترجيح داده‏ اند.­
🔸تأثير خدامحورى و غرق خدا بودن سيدالشهداء (ع) در ساعات آخر عمر شريفشان چنان مشهود است كه راوى سرزمين كربلا، حميدبن مسلم به خداوند قسم ياد مى‏ كند كه هرگز هيچ مغلوبى را كه فرزندان، خاندان و يارانش كشته شده باشند، قوى ‏دل‏ تر از او نديده است. هرگاه دشمنان به او حمله‏ور مى ‏شدند، او با شمشيرش بر آنان حمله مى‏ كرد و آنان از برابر او مى ‏گريختند. سپس به جاى خود برمى ‏گشت و با صداى بلند مى ‏فرمود: «لا حول و لا قوة الا باللّه العلى العظيم.» ­

­🔸امام حسين(ع) در تحمل‏ پذيركردن سخت‏ترين مصيبت‏ها نيز، از ذكر خدا بهره مى‏ گرفت. وقتى كودك شيرخوارش را روى دستانش تير زدند و شهيد كردند، يك مشت از خون او را به آسمان پاشيد و فرمود: «آنچه تحمل اين مصيبت و درد را آسان و هموار مى ‏سازد، اين است كه جلوى چشم خداوند است و او مى ‏بيند و شاهد است.»­
­ ­ 🔹بعد از اينكه حملات به حضرت زياد شد و تشنگى بر وى غالب گشت، به همراه برادرش ابالفضل العباس(ع) به سوى فرات حركت كرد. در اين هنگام سواران لشكر دشمن سر راه او را گرفتند. مردى از بَنى ‏دارِم با فرياد از لشكريان خواست كه بين حضرت و فرات فاصله اندازند تا به آب دست نيابند. امام حسين(ع) در حق وى نفرين كرد. آن مرد دارمى خشمگين شد و تيرى به طرف حضرت پرتاب كرد، تير در زير چانه حضرت فرو رفت. حضرت تير را بيرون كشيد و دست زير چانه ‏اش برد و دو مشت حضرت پر از خون شد. خون‏ها را به هوا ريخت و در آن شرايط سخت به خدا شكوه كرده، فرمود: «بار خدايا، من به تو شكايت مى‏ كنم از آنچه اين مردم با پسر دختر پيغمبرت رفتار مى ‏كنند.» ­
­ ­🔸بعد از نبرد سنگين و طاقت ‏فرسا، در حالى كه توان جسمانى حضرت كم شده بود، لحظه ‏اى ايستاد تا استراحتى كند، ناگاه سنگ‏دلان سپاه كوفه، سنگى به پيشانى حضرت زدند و خون از پيشانى مباركش جارى گشت. پيراهنش را بالا زد تا خون از پيشانى ‏اش پاك كند، تير سه شعبه زهرآگينى بر قلب مبارك حضرت نشست. در اين هنگام نيز ذكر خدا بر لب دارد؛ «بسم ‏اللّه و باللّه و على ملة رسول‏ اللّه». و خداوند را بر جنايت امتش گواه مى ‏گيرد و مى ‏فرمايد: «خداوندا، تو مى ‏دانى كه اينان كسى را مى‏ كشند كه در روى زمين، جز او پسر پيغمبرى نيست.»­
­ ­ 🔹مناجات‏هاى عاشقانه امام حسين(ع) با معبودش در آخرين لحظات حيات نيز، استمرار همين حالات روحانى و عرفانى است. به تعبيرهاى مختلف، نجواهاى گوناگونى از آن حضرت در واپسين دم نقل كرده‏ اند، ولى قدر مشترك آنها اين است كه وقتى از زنده ماندن مأيوس شد و يارانش همه به شهادت رسيدند و خود در قتلگاه بر زمين افتاد، خدا را مى ‏ستود و مراتب تسليم و رضاى خويش را ابراز و خدا را به عظمت ياد مى ‏كرد.

✍️ماهنامه معرفت/ ش 156
برای مطالعه بیشتر کلیک­ کنید.
┈••••✾•📚📚📚•✾•••┈
مرکز پژوهشی نرجس مشهد
https://eitaa.com/joinchat/1868824640C40d7b3deea

نوشتن یک نظر

افزودن نظر

x
دی ان ان