دوشنبه, 17 شهریور,1404

­

دوشنبه, 10 شهریور,1404

مسئولیت انسان در برابر اسماء الهی (۱)(حشر/23-22)

مسئولیت انسان در برابر اسماء الهی (۱)(حشر/23-22)

­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­تربیت در قرآن­­ ­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­بیاد استاد طاهائی (رحمه الله) مدرسه علمیه نرجس (علیها السلام)­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ ­ 1404/06/04

­بسم الله الرحمن الرحيم­

قال الله العظيم­

«هُوَ اللَّهُ الَّذِى لا اله إِلَّا هُوَ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ»؛­

اوست خدایی که جز او هیچ معبودی نیست ، دانای نهان و آشکار است، او رحمان و رحیم است

­«هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحَانَ الله عَمَّا­يُشْرِكُونَ»؛

اوست خدایی که جز او هیچ معبودی نیست ، همان فرمانروای پاک ، سالم از هر عیب و نقص ، ایمنی بخش ، چیره و مسلط شکست ناپذیر جبران کننده شایسته بزرگی و عظمت است. خدا از آنچه شریک او قرار می منزه است. (۲۲-۲۳ / حشر)

مسئولیت انسان در برابر اسماء الهی (۱

ایمان به مبدأ و اوصاف الهي سهم تعيين کننده در زندگی انسان دارد و عامل مهمی در پرورش و تربیت وی به شمار میرود و در واقع به انسان میفهماند که در برابر خداوند مسئول و پاسخگوست.

بهترین دلیل بر این مدعا دعای جوشن کبیر است که تمام فرازهایش توحید و زره واقعی انسان میباشد و آدمی را از هرگونه شرک نجات می دهد

برای اسماء الهی آثار فراوان ذکر شده است اما باید توجه داشت تعبیر " ولله الاسماء الحسنى فادعوه بها

منظور فقط دعوت به عبادت لفظی نیست گرچه آن هم ثواب دارد بلکه مقصود تخلق به مضامین آنهاست.

­به بیان روشن تر میتوان گفت افرادی که یادآور نام خدا هستند و او را با اسماء حسنایش ذکر می کنند در واقع به هر اسمی از اسماء کمال خدا برخورد می نمایند به نقصی که در خویشتن در مقابل آن کمال دارند ، پی می برند.

از سوی دیگر هر نیازمندی میتواند با تمسک به نامی از نامهای حسنای پروردگار ) نامی متناسب با نیاز خویش) گرفتاری خود را بر طرف سازد پرشماری اسمای الهی ، لطف خداست و گرنه پروردگار میتوانست با یک اسم­جهان را اداره کند­

نکته اول:­­آیات فوق در مقام شمردن طایفه ای از اسماء حسنای خدای تعالی است و اشاره به این نکته دارد که ذات اقدس الهی دارای بهترین اسماء بوده و منزه از هر نقصی است و آنچه در آسمانها و زمین است شاهد این معنا می باشد میفرماید او خدایی است که معبودی جز او نیست از غیب و شهود آگاه است" هُوَ اللَّهُ الَّذِي­لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَالِمُ الغيب والشهاده" عالم غیب و شهود در برابر علم خدا یکسان است چرا که وجود بی پایان­او همه حاضر و ناظر است

توجه به این نام غیب و شهود الهی سبب میشود که انسان خداوند را همه جا حاضر و ناظر بداند و تقوای الهی­پیشه کند. سپس در­ادامه آیه روی رحمت عامه او که همه خلایق را شامل میشود رحمن و رحمت خاصش که ویژه مومنان ­است (رحیم)تکیه شده است تا به انسان امید بخشد و او را در راه طولانی تکامل و سیر الی الله­ که در پیش دارد یاری دهد­

نکته دوم:در آیه بعد علاوه بر تاکید روی مسئله ،توحید هشت وصف دیگر ذکر کرده می فرماید: او خدایی است که معبودی جز او نیست "هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ

­حاکم و مالک اصلی اوست ، تدبیر امور مردم ، و اختیار دار حکومت بر آنان است « الملک » از هر عیب و نقص پاک و مبرا است «القدوس » هیچ گونه ظلم و ستم بر کسی روا نمی دارد و همه از ناحیه او در سلامتند « سلام » به بیان دیگر خداوند کسی است که با سلام و عافیت با تو برخورد میکند نه با جنگ و ستیز و یا شر و ضرر در عین حال پروردگار کسی است که به تو امنیت میدهد و تو را در امان خود حفظ می کند «مومن» ­وصف دیگر خداوند متعال « المهیمن » است به معنای حافظ و نگهدارنده و مراقب همه چیز.

خدایی که به اعمال ، آجال و ارزاق مخلوقاتش کاملاً آگاه است، ­امینی است که حق کسی نزد او تباه نمی شود و­ نیز بر ایمان مومنان شاهد و مراقب است

نکته سوم:­آشنایی با هر کدام از این اسماء الهی معرفت و مسئولیتی جدید به دنبال دارد از جمله نام هایی که در آیه شریف آمده است کلمه «عزیز» می باشد. معنای آن غالبی است که هرگز شکست نمی پذیرد و کسی بر او پیروز نمیشود و یا به معنای کسی است که هر چه دیگران دارند از ناحیه اوست اما آنچه او دارد از ناحیه کسی نیست.­

ذات اقدس اله با اراده نافذ خود به اصلاح هر امر می پردازد و این یکی از معانی است که در دل کلمه «جبار» نهفته شده است

معنای دیگر «جبار» یعنی اینکه خداوند کسی است که مخلوقات را بر امور غیر اختیاری مجبور می کند، و نیز­کسی است که حال آن ها را اصلاح و نقص هایشان را جبران می نماید، عظیم الشأن در ملک و سلطان است.

حال در ادامه آیه به صفتی می رسیم که کاربردش در مورد رذائل اخلاقی معروف است اما در خداوند متعال چطور می شود ؟!!! (المتکبر) باید گفت: ­پروردگار صاحب کبریایی و عظمت است و شایسته صفات تعظیم و برتر و­ بزرگتر از اوصافی است که شایسته ذات کبریایی او نباشد « المتكبر». این صفت وقتی در مورد خداوند به کار می رود به معنای آن است که پروردگار دارای بزرگی و کارهای نیک و صفات پسندیده فراوان است، اما وقتی در مورد غیر خداوند به کار رود آن است که افراد کوچک و کم مقدار ادعای بزرگی کنند و صفاتی را که ندارند به­خود نسبت دهند

در پایان آیه روی مسئله توحید که سخن با آن آغاز شده بود تکیه کرده می فرماید خداوند منزه است از آنچه شریک برای او قرار میدهند سُبْحَانَ الله عَمَّا يُشْرِكُونَ

­

نوشتن یک نظر

افزودن نظر

x
دی ان ان