بسم الله الرحمن الرحیم
قال الله العظیم:
«قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتِي تُجَادِلُكَ فِي زَوْجِهَا وَتَشْتَكِي إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ يَسْمَعُ تَحَاوُرَكُمَا إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ»؛
به راستی خدا گفتار (زنی) راکه در باره همسرش با تو گفتگو داشت وبه خدا شکایت می کرد ، ﺷﻨﻴﺪ ﻭ ﺧﺪﺍ ﮔﻔﺘﮕﻮﻱ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻣﻰ ﺷﻨﻮﺩ ; ﺯﻳﺮﺍ ﺧﺪﺍ ﺷﻨﻮﺍ ﻭ ﺑﻴﻨﺎﺳﺖ.
«...فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ مِن قَبْلِ أَن يَتَمَاسَّا فَمَن لَّمْ يَسْتَطِعْ فَإِطْعَامُ سِتِّينَ مِسْكِينًاذلک لِتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٌ»؛
کسی که توانایی (آزاد کردن برده را) ندارد، ﺑﺎﻳﺪ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺁﻧﻜﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺁﻣﻴﺰﺵ ﻛﻨﻨﺪ ، ﺩﻭ ﻣﺎﻩ ﭘﻲ ﺩﺭ ﭘﻲ ﺭﻭﺯﻩ ﺑﮕﻴﺮﺩ، ﻭ ﻫﺮ ﻛﻪ ﻧﺘﻮﺍﻧﺪ ﺑﺎﻳﺪ ﺷﺼﺖ ﻣﺴﻜﻴﻦ ﺭﺍ ﻃﻌﺎم ﺩﻫﺪ ، ﺍﻳﻦ ﺣﻜﻢ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺵ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﻳﺪ -(ﻭ ﺍﺯ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺟﺎﻫﻠﻲ ﺩﻭﺭﻱ ﮔﺰﻳﻨﻴﺪ )، ﻭ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﺣﺪﻭﺩ ﺧﺪﺍﺳﺖ . ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﻋﺬﺍﺑﻲ ﺩﺭﺩﻧﺎﻙ ﺍﺳﺖ . (مجادله/۱و٤)
حفـاظـت از حـدود خـانـواده
قرآن کریم در آیات متعددی از تعبیر " حُدُودُ اللَّهِ "استفاده کرده است.
"حدود "جمع "حد" است.( حد) همان مانعی است که میان دو چیز قرار میگیرد تا با یکدیگر آمیخته نشوند ودر حقیقت مرزی است که قدر و اندازه شی مورد نظر را روشن میکند و مانع ورود غیر میشود. در زبان عربی دربان را "حداد" گویند، چون مانع ورود بیگانه است،چنان که آهن را بر اثر صلابت شدت و نفوذ ناپذیر بودن "حدید"گفتهاند.
مجازات های شرعی را "حد" مینامند مانند: (حد شرب خمر ،.... ) خداوند متعال برای حفاظت از خانواده این تعبیر را به کار میبرد.
در ارتباط با آرامش خانواده در قرآن میفرماید: "....تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَعْتَدُوهَا وَمَن يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ ..... "
ﺍﻳﻨﻬﺎ ﺣﺪﻭﺩ ﺧﺪﺍﺳﺖ ، ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﺠﺎﻭﺯ ﻧﻜﻨﻴﺪ. (بقره/۲۲۹)
منظور از حدود الهی اجرای همه احکام و مواظبت بر تعطیل نشدن و بر زمین نماندن آن است . از آنجا که تعبیر (حدود الله) به طور مکرر در مورد خانواده به کار رفته است .بنابراین به استناد این عبارت کلام الله مجید باید در مورد خانواده " وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ " باشیم.
نکته اول: در زمان جاهلیت، نوعی طلاق بود که بر اساس آن مرد دیگر حق بازگشت به همسرش را نداشت و زن نیز حق انتخاب شوهر دیگر را از دست میداد.
به این نوع طلاق ظهارگویند.
در زمان پیامبر اسلام صلوات الله علیه و آله مردی همسرش را اینگونه طلاق داد و خطاب به او گفت:" اَنتَ عَلی کَظهر اُمی" تو نسبت به من ، مثل مادرم هستی.
آن زن نزد پیامبر اسلام صلوات الله علیه و آله آمد و ماجرا را بیان کرد، حضرت فرمودند: قانونی از طرف خداوند برایاین مورد نیامده است. زن هراسان شد و گفت به خدا شکوه میکنم از بدبختی خود، جوانی و سلامتیام رفت کودکانی دارم که اگر به شوهرم بسپارم ضایع میشوند و اگر نزد خودم باشند گرسنه میمانند. طولی نکشید-که آیات سوره نازل شد و دستور رسید هر کس چنین کند باید کفاره بپردازد و طلاق هم صورت نگرفته است.
نکته دوم: خداوند قول زنی را که درباره همسرش به تو مراجعه کرده بود ، و بحث و مجادله میکرد ، شنید و تقاضای او را اجابت فرمود:" قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتِي تُجَادِلُكَ فِي زَوْجِهَا"
لازم به ذکر است که واژه " سمع "در قرآن کریم به معنای ترتیب اثر دادن و گوش شنوا داشتن است.
سپس میافزاید آن زن علاوه بر اینکه با تو مجادله داشت به دستگاه خداوند نیز شکایت کرد و از پیشگاهش تقاضای حل مشکل نمود."وَتَشْتَكِي إِلَى اللَّهِ"
این در حالی بود که خداوند گفتگوی شما و اصرار آن زن را در حل مشکلش میشنید"وَاللَّهُ يَسْمَعُ تَحَاوُرَكُمَا"
"تحاور"به معنای مراجعه در سخن یا در اندیشه است . محاوره در مورد گفتگوهای طرفینی به کار میرود.
نکته سوم:در ادامه خداوند نادرستی و بطلان طلاق به شیوه ظهار را یاد میکند و مردان مسلمان را از این عمل زشت و ناپسند باز میدارد ، تعابیر عفو و مغفرت در پایان آیه در دل همگان امید ایجاد میکند.
در مجموع میتوان گفت حکمت تمام تعابیر آیات ابتدایی سوره مجادله، تربیت وهدایت مردم به ایمان آوردن به خدا و رسولش است. در نهایت باید متذکر شد که پذیرش موعظه إلهی ، امر بسیار مهم برای فرد و جامعه است.
نکته مهم در این آیات کاربست واژه حدود در امر خانواده است.«وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ»جالب است بدانیم پس از نزول آیات فوق و دستور کفاره از سوی خداوند تبارک و تعالی از آنجا که شخصمورد نظر،قدرت خرید برده و آزاد کردن آن را نداشت و اطعام ۶۰ مسکین در توان او نبود و دو ماه روزه گرفتن نیزبرایش ضرر داشت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم به او کمک کرد و آن مرد به واسطه کمک حضرت ۶۰ فقیررا غذا داد و با این کفاره به زندگی خود بازگشت.