بسم الله الرحمن الرحیم
قال الله العظیم:
«یا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِم بِالْمَوَدَّه وَقَدْ كَفَرُوا بِمَا جَاءَكُم مِّنَ الْحَقِّ يُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَإِيَّاكُمْ أَن تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّكُمْ إِن كُنتُمْ خَرَجْتُمْ جِهَادًا فِي سَبِيلِي وَابْتِغَاءَ مَرْضَاتِيبِمَا أَخْفَيْتُمْ وَمَا أَعْلَنتُمْ وَمَن يَفْعَلْهُ مِنكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ»؛
ای اهل ایمان !دشمنان من و دشمنان خودتان را دوستان خود مگیرید، ﺷﻤﺎ ﺑﺎ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﻇﻬﺎﺭ ﺩﻭﺳﺘﻲ ﻣﻰ ﻛﻨﻴﺪ ، ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻳﻘﻴﻦ ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﺯ ﺣﻖ ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻤﺎ ﺁﻣﺪﻩ ﻛﺎﻓﺮﻧﺪ ، ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﻳﻤﺎﻧﺘﺎﻥ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻛﻪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺷﻤﺎﺳﺖ (ﺍﺯ ﻭﻃﻦ) ﺑﻴﺮﻭﻥ ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ،( ﭘﺲ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﻣﮕﻴﺮﻳﺪ) ﺍﮔﺮ ﺑﺮﺍﻱ ﺟﻬﺎﺩ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﻣﻦ ﻭ ﻃﻠﺐ ﺧﺸﻨﻮﺩﻳﻢ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺁﻣﺪﻩﺍﻳﺪ ( ﭼﺮﺍ ) ﻣﺨﻔﻴﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﭘﻴﺎم ﻣﻰﺩﻫﻴﺪ ﻛﻪ ﺩﻭﺳﺘﺸﺎﻥ ﺩﺍﺭﻳﺪ؟ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﻣﻦ ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻣﻰﺩﺍﺷﺘﻴﺪ ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﺁﺷﻜﺎﺭ ﻛﺮﺩﻳﺪ ﺩﺍﻧﺎﺗﺮم، ﻭ ﻫﺮ ﻛﺲ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺑﺎ ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ ﻣﻦ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺩﻭﺳﺘﻲ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﻛﻨﺪ ، ﻣﺴﻠﻤﺎً ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﺭﺍﺳﺖ ﻣﻨﺤﺮﻑ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
«...لَن تَنفَعَكُمْ أَرْحَامُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَفْصِلُ بَيْنَكُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ»؛
روز قیامت ( که کیفر دوستی با دشمنان داده شود) خویشان و فرزندان سودی به حال شما ندارند، ﺧﺪﺍ ﻣﻴﺎﻥ ﺷﻤﺎﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﺟﺪﺍﻳﻲ ﻣﻰﺍﻧﺪﺍﺯﺩ ، ﻭ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﻧﺠﺎم ﻣﻰﺩﻫﻴﺪ ، ﺑﻴﻨﺎﺳﺖ . (۱و٣ ممتحنه)
چگونـگی آسـان شـدن دشـوارها
آیا تاکنون به این مسئله اندیشیدهاید که قرآن چگونه سختیها را آسان میسازد، ناهمواریها را هموار نموده و مسیر انجام تکالیف الهی را سهل مینماید. اگر با این دید آیات الهی را مورد دقت قرار دهیم درمییابیم که برای پذیرش و انجام تکالیف الهی ظرایفی به کار رفته است تا سختی انجام آن آسان شود.
تدوین این اصل مهم تربیتی و چگونگی تحقق آن در وظایف بندگی نیاز به مطالعه دقیق دارد ، علاوه بر آن باید برای ثبوت آن در دستورات مختلف دینی واکاوی نمود.
به عنوان مثال در بحث روابط اجتماعی گسستنها و پیوستنها از جایگاه بسیار مهمی برخوردار است ، چرا که باید بر اساس ایمان باشد در حالی که این مسئله با روح و روان آدمی گره میخورد و چه بسا موجب بحرانهای فکری شود. و این در حالیاست که آرامش روحی و فکری انسان امر مهمی است و به یقین افراد با آشفتگیهای روانی در جامعه اثر گذار نیستند.
اینک یکی از دستورات الهی (دوستی و دشمنی بر اساس ایمان) را مورد دقت قرار میدهیم: پروردگار عالم چنین مقرر نموده که مؤمن در مسیر تکامل خویش، آزمایش دوستیها و دشمنیها را با موفقیت به انجام برساند.
دستورات الهی گاهی انسان مومن را بگسستن رشتههای دوستی از نزدیکترین خویشاوندانش فرا میخواند ،و این در حالی است که باید با عواطف و کششهای درونی خود مبارزه کند. این شرایط از دشوارترین چیزهایی است که انسان در معرض آن قرار میگیرد.چاره چیست ؟ راه حل اساسی را قرآن نشان داده است ، این که چگونه امر دشوار در نفوس مؤمنان آسان شده و سرانجام از مراحل مختلف امتحان الهی گذر میکنند بسیار پیچیده است.
نکته اول: سوره مبارکه ممتحنه با موضوع مهم تبری از دشمنان دین آغاز و پایان یافته است، بر پایه شان نزول آیات آغازین سوره بعضی از مؤمنان برای جلب حمایت مشرکان از ارحام و خانوادهشان در مکه،تصمیم گرفتند که با مشرکان رابطه دوستی و ولایی برقرار کنند و آنها را از اخبار سری پیامبر اکرمصلی الله علیه وآله آگاه سازند.
که خدای سبحان در این آیات آنان را از این عمل زشت نهی میفرماید: "يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِم بِالْمَوَدَّه"
خداوند متعال در تحلیل نهی از موالات با مشرکان میفرماید: شما با دشمنان دین طرح دوستی می افکنید ، در حالی که آنها به حق کافر شده اند" كَفَرُوا بِمَا جَاءَكُم مِّنَ الْحَقِّ"
بر پایه این تعبیر ، ملاک و معیار دشمنی ، ایمان وکفر است، نه مسائل اقتصادی و تجاری.
سوال مهم: علت دشمنی با مسلمانان چیست ؟ قرآن کریم پاسخ میدهد: محور عداوت مشرکان، دین مؤمنان است
" أَن تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّكُمْ"
نکته دوم: خدای سبحان ، پس از نهی مؤمنان از ایجاد رابطه ولایی با دشمنان دین ،سخن از انگیزه آنان از هجرت( رضایت پروردگار) را مطرح کرده میفرماید: " ان كُنتُمْ خَرَجْتُمْ جِهَادًا فِي سَبِيلِي وَابْتِغَاءَ مَرْضَاتِي"
رضایت پروردگار و احترام به عنوان جهاد نکته بسیار مهمی است به طوری که نباید یک فرد مؤمن نه آشکار و نه پنهانی با دشمنان ارتباط بگیرد و برای جلوگیری از افتادن در چنین ورطه هولناکی به علم الهی توجه کند زیرا میفرماید: " تُسِرُّونَ إِلَيْهِم بِالْمَوَدَّه وَأَنَا أَعْلَمُ بِما اُخفِیتم".
یکی از آثار شوم پیمودن چنین مسیری گم کردن راه و بیراهه رفتن است "وَمَن يَفْعَلْهُ مِنكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ"
نکته سوم: مؤمن راستین کسی است که ایمان به آخرت و اندیشه به آن را سنگ بنای اصلی رفتارهای خود میشناسد " سَواء َالسَبِیلِ" به همین سبب برای آخرت خویش و منافع آن جهان کار میکند و به این نکته
توجه دارد که در قیامت خویشاوندان و فرزندان برای او نفعی ندارند "لَن تَنفَعَكُمْ أَرْحَامُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَه" در حالی که اینان نزدیکترین کسان به انسان هستند.
به تصریح قرآن کریم در روز قیامت خداوند میان افراد جدایی میافکند.
"يَوْمَ الْقِيَامَه يَفْصِلُ بَيْنَكُمْ " وخداوند به آنچه میکنید بینا است"وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ"
حاصل سخن: حقایقی که در آیات فوق اشاره شده عبارتند از :
الف) کافران هیچگاه مؤمنان را دوست ندارند بلکه در دل خود کینه و دشمنی میورزند.
ب) آخرت نزد مؤمن مهم است پس باید در دنیا کاری کند که روز قیامت به او سود دهد.
ج) گسیختنها و ترک مراودهها که خداوند بر مؤمنان واجب کرده کار غیر ممکن نیست.